نگارنگار، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 21 روز سن داره

نگار

اولین آمپول!

امروز چهارشنبه ،هفتم اردیبهشت ماه سال ٩٠ شمسی؛ من، نگار آشوری برای اولین بار آمپول خوردم. باشد که آخرین بارمان باشد. آمین شب سختی بود. خیلی گرمم بود. گلوم خشک بود و درد میکرد. جون نداشتم گریه کنم. مامان و بابا نگرانم بودن. میگفتن تب دارم. با هیچ دارو و درمانی خوب نشدم. رفتم دکتر و آمپول دگزا... زدم. درد داشت ولی حالمو بهتر کرد. مامانم ٢روز پیشم موند و سر کار نرفت. ...
7 ارديبهشت 1390

نگار روی جلد مجله شهرزاد

یادتونه گفته بودم توی مسابقه مجله شهرزاد شرکت کردم مسابقه آرزوها آرزوی منم این بود که مامانم از کارش اخراج بشه تا همیشه پیش من باشه برنده شدم جایزشم این بود که عکس برنده ها با عمو فروتن رو جلد مجله چاپ بشه اینجوری منو نشناختین؟! اون پایین سمت چپی منم دیگه! ...
4 ارديبهشت 1390

پیک نیک

جمعه ما و ستایش جون اینا و عمو هادی اینا رفتیم گردش خیلییییییییییییی خوش گذشت ...
27 فروردين 1390

عیدی ها

و اما عیدی هایی که امسال گرفتم.... مامان بزرگ (مامان بابا) ۱۰ هزار تومان مامان بزرگ (مامان مامان) یک عدد النگو عموی شماره یک ۱۰ هزار تومان و... ...
21 فروردين 1390

کادو تولد

و اما.... قسمت قشنگ تر تولد... هدیه هاااااااااااا مامان بزرگ (مامان مامان) دو عدد النگو + یک دست بلوز و شلوار بنفش مامان بزرگ (مامان بابا) + عموی شماره ۳ یک پلاک کفشدوزکی عموی شماره ۱ چادر بازی عموی شماره ۲ انگشتر کفشدوزکی عمه مبل بادی زرد رنگ خرسی + ظروف آشپزخانه اسباب بازی مامان و بابا حساب تامین آتیه بانک صادرات + ظروف آشپزخانه اسباب بازی ستایش جون سارافون جین خوشگل بقیه خاله ها و دوستا عروسک و بلوز و خرسی و تلفن و...   ...
17 فروردين 1390

تولد

تولد من بیست و ششم اسفنده اما مامان و بابا جمعه بیست و هفتم واسم جشن تولد گرفتن اینم عکسش ...
17 فروردين 1390

ستایش جون

خاله معصومه یه نی نی توی دلش داره که اسمش ستایشه اما هیچکس نمیدونست که دختره یا پسره؟ تا اینکه دیروز ستایش جون ستایش شد هورا...................   ...
11 اسفند 1389
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نگار می باشد