امروز مامان بزرگ جونم رفت مکه (مامان مامانم) ما هم صبح زود رفتیم فرودگاه و باهاش بای بای کردیم بعدشم با مامانم رفتیم اداره خیلی خوش گذشت اونجا خاله ها بهم به به دادن تازهههههههههه... مامان ساحلم رفت اونو آورد خیلی دختر خوشگل و خوبی بود ستایشم بود (اون توی دل مامانشه و هر روز باهاش میره اداره) مامان میگه منم اینجوری بودم اما من تو اداره خسته شدم و خوابم میومد عصر ر...