نگارنگار، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 15 روز سن داره

نگار

پیک نیک

جمعه ما و ستایش جون اینا و عمو هادی اینا رفتیم گردش خیلییییییییییییی خوش گذشت ...
27 فروردين 1390

عیدی ها

و اما عیدی هایی که امسال گرفتم.... مامان بزرگ (مامان بابا) ۱۰ هزار تومان مامان بزرگ (مامان مامان) یک عدد النگو عموی شماره یک ۱۰ هزار تومان و... ...
21 فروردين 1390

کادو تولد

و اما.... قسمت قشنگ تر تولد... هدیه هاااااااااااا مامان بزرگ (مامان مامان) دو عدد النگو + یک دست بلوز و شلوار بنفش مامان بزرگ (مامان بابا) + عموی شماره ۳ یک پلاک کفشدوزکی عموی شماره ۱ چادر بازی عموی شماره ۲ انگشتر کفشدوزکی عمه مبل بادی زرد رنگ خرسی + ظروف آشپزخانه اسباب بازی مامان و بابا حساب تامین آتیه بانک صادرات + ظروف آشپزخانه اسباب بازی ستایش جون سارافون جین خوشگل بقیه خاله ها و دوستا عروسک و بلوز و خرسی و تلفن و...   ...
17 فروردين 1390

تولد

تولد من بیست و ششم اسفنده اما مامان و بابا جمعه بیست و هفتم واسم جشن تولد گرفتن اینم عکسش ...
17 فروردين 1390

من برنده شدم

من برنده شدم! من تو مسابقه مجله شهرزاد شرکت کردم... مسابقه اینطوری بود که مامان بچه ها آرزو های بچه هاشونو واسه مجله می فرستادن... مامانمم از طرف من اینجور پیامک داد: آرزو دارم که مامانم از کارش اخراج بشه تا همیشه پیشم باشه . اونا هم از آرزوی منو ۳ تا نی نی دیگه خوششون اومد. جایزشم این بود که برنده ها با عمو فروتن عکس میگیرن و عکسشون روی جلد شماره اول سال نود مجله شهرزاد(اول اردیبهشت)چاپ میشه... من و مامان و بابایی هم دیروز رفتیم به محلی که قرار بود ازمون عکس بگیرن نا گفته نماند که کلی هم منو خوشتیپ کردن!!! تازه مامان برام یه تل دوخت... اما تا وارد اونجا شدیم من ترسیدم... گریه...
21 اسفند 1389

ستایش جون

خاله معصومه یه نی نی توی دلش داره که اسمش ستایشه اما هیچکس نمیدونست که دختره یا پسره؟ تا اینکه دیروز ستایش جون ستایش شد هورا...................   ...
11 اسفند 1389
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نگار می باشد